در دو سال گذشته، نوار غزه نه تنها صحنه یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن بوده، بلکه به میدان نبردی برای روایت و حقیقت تبدیل شده است. بر اساس گزارش رسمی دفتر اطلاعرسانی دولت غزه تا تاریخ پنجم اکتبر۲۰۲۵، از آغاز عملیات «طوفانالاقصی» در هفتم اکتبر۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۷۶هزارو۶۴۰ نفر شهید و حدود ۱۷۰هزار نفر مجروح شدهاند. در میان آنان، ۲۵۵خبرنگار و فعال رسانهای جان خود را از دست دادهاند، ۴۳۳نفر زخمی و دهها تن نیز بازداشت شدهاند. این ارقام، چهره واقعی جنگی را ترسیم میکند که در آن خبرنگار به اندازه سرباز در خطمقدم هدف قرار میگیرد.
رژیمصهیونیستی با آگاهی کامل از قدرت رسانه، خبرنگاران را نه قربانی تصادفی، بلکه هدفی حسابشده میبیند. هر تصویر و گزارش از غزه، سندی است علیه روایت رسمی تلآویو و هر خبرنگار شهید، یک ضربه به دستگاه تبلیغاتی اسرائیل. در جنگی که حقیقت از سلاح هم خطرناکتر است، اسرائیل با بمباران دفاتر رسانهای، ترور خبرنگاران و بازداشت فعالان خبری تلاش کرده صدای حقیقت را خفه کند، اما نتیجه معکوس بوده است. خون خبرنگاران به جوهر افشاگری تبدیل شد و در نهایت، موج جهانی رسوایی اسرائیل را رقم زد.
تأثیر این روایتها را میتوان در تحولات سیاسی و اجتماعی جهان دید. تصاویر و گزارشهای میدانی از غزه افکار عمومی را به شکلی بیسابقه برانگیخت و تظاهرات گسترده در شهرهای نیویورک، لندن، پاریس و برلین را رقم زد. اکنون تحلیلگران میگویند فشار رسانهای و آگاهی عمومی، نقش تعیینکنندهای در وادار شدن رژیمصهیونیستی به پذیرش آتشبس داشت. این نخستین بار در تاریخ معاصر است که روایت خبرنگاران، میتواند معادله جنگ را تغییر دهد.
در این میان، رفتار دوگانه کشورهای غربی بیش از همیشه آشکار شده است؛ دولتهایی که سالها شعار آزادی بیان و حقوق بشر سرمیدادند، در برابر قتل صدها خبرنگار فلسطینی سکوت کردند و حتی با سانسور شدید در شبکههای اجتماعی، مانع انتشار واقعیت شدند. این تناقض، چهره واقعی دموکراسی غربی را برملا کرد؛ آزادی تا زمانی که به منافع تلآویو لطمه نزند. همین رفتار، مشروعیت اخلاقی غرب را در نگاه افکار عمومی فرو ریخته و نشان داده معیارهای حقوق بشری آنها گزینشی و سیاسی است. اما غزه تنها میدان شهادت خبرنگاران نبود. در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیمصهیونیستی نیز ۱۲خبرنگار ایرانی در مسیر اطلاعرسانی به شهادت رسیدند؛ خبرنگارانی که روایت مقاومت را از خطوط مقدم تا لحظه آخر مخابره کردند. این هم سرنوشتی رسانهای که نشان داد جبهه آگاهی، مرز جغرافیایی نمیشناسد. خبرنگاران ایرانی و فلسطینی، دو سوی یک روایت مشترک هستند؛ روایتی از حقیقت در برابر تحریف.
اکنون رسانهها دیگر تنها ناظر نیستند، بازیگران اصلی میدان آگاهی هستند. هر گزارش از غزه و هر تصویر از ویرانی، به سندی جهانی علیه جنایت و به فریادی برای عدالت تبدیل شده است. حقیقت را نمیتوان بمباران کرد. رژیمصهیونیستی شاید بتواند ساختمانها را ویران کند، اما نمیتواند وجدان جهانی را خاموش کند. تاریخ این دوران را سیاستمداران نخواهند نوشت، بلکه همان خبرنگارانی خواهند نوشت که از دل آوار و دود، چراغ آگاهی را روشن نگه داشتند. خون ۲۵۵خبرنگار شهید فلسطینی و ۱۲خبرنگار ایرانی، سندی است بر پیروزی روایت بر سانسور، برتری حقیقت بر تبلیغات و آغاز دورهای که در آن رسانه، نه حاشیه جنگ، بلکه قلب آن است.